English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5923 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
twelve punch U سوراخ سطر دوازدهم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
twelft U یک دوازدهم
twelfthly U دوازدهم
dozenth U دوازدهم
dozenth U یک دوازدهم
twelfth U دوازدهم
twelft U دوازدهم
uncial U شبیه یک دوازدهم
twelve punch U منگنه سطر دوازدهم
uncia U یک دوازدهم یک اینچ یک اونس
m U مرتبه دوازدهم یاسیزدهم
L, l (L's, l's) U حرف دوازدهم الفبای انگلیسی
mu U حرف دوازدهم الفبای یونانی
centers U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie U [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
dilly bag U کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
to pink out leather U چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
fenestration U چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
float stone U سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
perforation U عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
sight U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sights U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
cancellate U سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
foraminate U ثقبه دار سوراخ سوراخ
thirl U سوراخ سوراخ کردن دریدن
gruyere cheese U پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
pinkest U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinker U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pink U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
twelvemo U کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد
duodecimo U کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد
grid U دریچه سوراخ سوراخ
grids U دریچه سوراخ سوراخ
riddles U سوراخ سوراخ کردن
swage block U قالب سوراخ سوراخ
millepore U مرجان سوراخ سوراخ
cancellous U سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellate U سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellated U سوراخ سوراخ اسفنجی
riddle U سوراخ سوراخ کردن
breached U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
Joshegan U جوشقان [این منطقه در مرکز ایران از قرن دوازدهم هجری قالیبافی با طرح بندی لوزی معروف بوده است. لوزی ها از انواع گل ها بهره گرفته و گاه حالت یک ترنج بزرگ دارد.]
room-sized rug U فرش های ایرانی [فرش های درباری] [بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
slots U سوراخ
cribriform U سوراخ سوراخ
slotting U سوراخ
leaks U سوراخ
columbarium U سوراخ
leaked U سوراخ
slot U سوراخ
drill hole U سوراخ
imperforate U بی سوراخ
foraminiferous U سوراخ سوراخ
punch U سوراخ کن
foraminated U سوراخ سوراخ
loops U سوراخ
punched U سوراخ کن
foramen U سوراخ
holes U سوراخ
boring U سوراخ
fenestra U سوراخ
punches U سوراخ کن
edge perforated U لب سوراخ
finger hole U سوراخ
broacher U سوراخ کن
pecker U سوراخ کن
broaches U سوراخ کن
broaching U سوراخ کن
eyelets U سوراخ
orifices U سوراخ
orifice U سوراخ
tap U سوراخ
tapped U سوراخ
tapping U سوراخ
loop U سوراخ
eyelet U سوراخ
holing U سوراخ
broached U سوراخ کن
mure U سوراخ
leak U سوراخ
hole U سوراخ
awl U سوراخ کن
alveolar U سوراخ سوراخ
holed U سوراخ
abroach U سوراخ
lace U پر از سوراخ
broach U سوراخ کن
looped U سوراخ
perforation U سوراخ
punctured U سوراخ
meshing U سوراخ
mesh U سوراخ
pumiceous U سوراخ سوراخ
pitting U سوراخ سوراخ
pinking U سوراخ
pigenhole U سوراخ
punctulate U سوراخ سوراخ
overture U سوراخ
taphole U سوراخ
puncture U سوراخ
waterholes U سوراخ
thirl U سوراخ
boreholes U سوراخ
meshes U سوراخ
borehole U سوراخ
overtures U سوراخ
outages U سوراخ
laces U پر از سوراخ
piercer U سوراخ کن
opening U سوراخ
peep hole U سوراخ
openings U سوراخ
outage U سوراخ
spy hole U سوراخ
pertusion U سوراخ
perforator U سوراخ کن
waterhole U سوراخ
punctures U سوراخ
puncturing U سوراخ
loopholes U سوراخ دیدبانی
pore U سوراخ ریز
ventage U سوراخ باد
loophole U سوراخ دیدبانی
plug U سوراخ گیره
pore U ریزه سوراخ
foot hole سوراخ پائینی
bunghole U سوراخ مقعد
pores U ریزه سوراخ
pores U سوراخ ریز
Every nook and corner. U هر سوراخ سنبه ای
zero punch U سوراخ صفر
weak square U حفره سوراخ
broaching U سوراخ کردن
loop-hole U سوراخ دیدبانی
scuttling U سوراخ کردن
scuttles U سوراخ کردن
scuttled U سوراخ کردن
scuttle U سوراخ کردن
portholes U سوراخ برج
porthole U سوراخ برج
manholes U سوراخ ادم رو
manhole U سوراخ ادم رو
buttonholing U سوراخ دکمه
buttonholes U سوراخ دکمه
buttonholed U سوراخ دکمه
bore U سوراخ کردن
bore U سوراخ مته
the eye of the needle U سوراخ سوزن
broaches U سوراخ کردن
broached U سوراخ کردن
broach U سوراخ کردن
pitted U سوراخ سوراخ چاله چاله
culver-hole U سوراخ داربست
bores U قطر یک سوراخ
bores U سوراخ مته
bores U سوراخ کردن
bore U قطر یک سوراخ
buttonhole U سوراخ دکمه
lancinating U سوراخ کننده
pore fungus U اغاریقون پر سوراخ
pory U پر سوراخ پر منفذ
punched hole U سوراخ منگنه
grout hole U سوراخ تزریق
drilled grout hole U سوراخ تزریق
drill hole U سوراخ مته
puncher U سوراخ کننده
rivet hole U سوراخ پرچ
millepore U هزار سوراخ
diameter of bore U قطر سوراخ
depth of hole U عمق سوراخ
depth of borehole U عمق سوراخ
shrink hole U سوراخ انقباض
deep hole drilling U سوراخ عمیق
deep hole boring U سوراخ عمیق
cross hole U سوراخ عرضی
eyebolt U پیچ سر سوراخ
f. of the ear U سوراخ گوش
feed hole U سوراخ پیش بر
of proof U سوراخ نشدنی
keyway U سوراخ کلید
index hole U سوراخ شاخص
on tap U سوراخ دار
impierceable U سوراخ نشدنی
imperforable U سوراخ نشدنی
hub bore U سوراخ توپی
hole circle U گردی سوراخ
hammer drill سوراخ کن ضربه ای
gonopore U سوراخ تناسلی
formed hole U سوراخ نیمرخ
foraminated U سوراخ دار
foraminate U سوراخ دار
penetrable U سوراخ شدنی
foraminate U سوراخ کردن
perforative U سوراخ کننده
snuffer U سوراخ بینی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com